یاس کبود

عشق من پاییز آمد مثل باد     باز هم ما باز ماندیم از بهار

    .احتراق لاله را دیدیم ما     گل دمید و خون نجوشیدیم ما

باید از کردار گل خون جوش بود    در فراق یار مشکـی پـوش بود   .

یاس بوی مهربانی میدهد    عطر دوران جوانی میدهد

یاسها یادآور پروانه اند    یاسها پیغمبران خانه اند

یاس در هرجا نوید آشتی ست     یاسدامان سپید آشتی ست

یاس یک شب را گل ایوان ماست     یاس تنها یک سحر مهمان ماست

بعد رو به صبح پرپر میشود    راهی شبهای دیگر میشود

یاس مثل عطر پاک نیت است     یاس استنشاغ معصومیت است

یاس را آئینه ها رو کرده اند    یاس را پیغمبران بو کرده اند

یاس بوی حوض کوثر میدهد     عطر اخلاق پیمبر میدهد

حضرت زهرا دلش از یاس بود     دانه های اشکش از الماس بود

داغ عطر یاس زهرا زیر ماه     میچکانید اشک حیدر را به چاه

عشق محضون علی یاس است و بس    چشم او یک چشمه الماس است و بس

اشک میریزد علی مانند رود    بر تن زهرا گل یاس کبود